آن شب باران می بارید…
باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم…
و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم…
و تو نمی دانی که چه بارانی بود، چون نیامدی…
و باران می بارید…
آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید…
و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی…
کد را وارد نمایید:
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق سرد... و آدرس malla.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.